إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • شیرینی پیروزی دکتر پزشکیان امیدوارم به کام‌ حامیانش تلخ نشود و خوشحالی آنان به اندوه مبدل نگردد... شاید خیلی از افراد انتظار چنین دستاوردی را نداشتند؛

    نویسنده:
    وفا حسن‌پور
  • به کجا می‌رویم؟

    07 مرداد 1402

    امروز سی‌ام تیر 1402 است حال و هوای رضوانشهر سنگین است خبری در شهر پیچیده و همه را در بهت و حیرت فرو برده است مردم کنجکاوانه از هم می‌پرسند تا از کنه ماجرا باخبر شوند... ماجرای یک قتل است؛ از روایت‌های مختلف و حکایت‌های متناقض که بگذریم چکیده داستان این است که دختر نوجوانی توسط پسر هم‌سن و سالش به قتل رسیده است آن هم به طرز فجیع؛

    نویسنده:
    وفا حسن‌پور
  • کسی گمان نمی‌کرد آن شاگرد شلوغ و ناآرام دبیرستان شهید رجایی رضوانشهر که نه تنها هم‌شاگردی‌ها که معلمان هم از دست او عاصی شده بودند، روزی چنان متحول شود که دیگران را به حیرت اندازد و به جایگاهی برسد که درگذشت او ضایعه‌ی جبران‌ناپذیری برای جامعه‌اش محسوب شود. آری از روزی که حقیقت اسلام را درک کرد و خود را شناخت، روز به روز به سمت ترقی گام برمی‌داشت و همواره امروزش بهتر از دیروز بود.

    نویسنده:
    وفا حسن‌پور
  • رمضان در راه است 

    در همین نزدیکی 

    تا چند منزلی خانه‌ی ما آمده است

    عطر او را من امروز پگاه  

    ز نسیم سحری بشنیدم 

    صبح‌ در کوچه‌ی ما عطر پراکند و گذشت 

    مژده‌ی آمدنش داد به دل مشتاقان

    کوچه آزین بندید خانه‌ را پاک کنید 

    میهمانی است گرامی و عزیز 

    پیشوازش بروید ارمغانی دارد

    سبدی در دستش 

    مملو از مغفرت و رحمت و عتق از آتش

    همه را از ره دور 

    از برای من و تو آورده است...

    نویسنده:
    وفا حسن‌پور
  • «استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم، داد می‌زنیم؟ 

    چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟ 

    شاگردان فکرى کردند و یکى از آنان گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم. 

    نویسنده:
    وفا حسن‌پور